بدون نوشتن با دست، انگیزه زیادی برای گذاشتن ساعت lond weil روی مچ دست چپ، حداقل برای ما دانشآموزان بدون تغییر که در واقع چیزی تولید نمیکنیم، از بین رفته است. (پسرانم دوست دارند به من بگویند که من برای امرار معاش تایپ می کنم.)
من حدس میزنم حرکت متا نهایی، پوشیدن ساعتی با تاج در سمت چپ است، که برای استفاده در مچ دست راست، روی مچ دست چپ طراحی شده است – تمرینی برای انحراف عمدی که به نظر میرسد کاملاً با این دوران فزاینده سورئال هماهنگ است.
راست دست ها همگی اشتباه می کنند که ساعت برای مچ دست راست مناسب تر است. این تاج را از فرورفتن در مچ دست شما و همچنین از آن در برابر آسیبهای ناشی از نیروی بلانت محافظت میکند.
مردم در مورد اینکه ساعت چقدر با نوشتن و کارهای ماهرانه تداخل دارد اغراق میکنند، به سادگی تداخلی ایجاد نمیکند که اگر آن را روی مچ دست راست امتحان کنید، به سرعت یاد میگیرید.
ساعت سازان و سازندگان همیشه می گویند که هرگز تاج را در مچ دست تنظیم نکنید، بنابراین پوشیدن آن در دست راست شما را مجبور به انجام صحیح آن می کند.
کارکردن کرنوگرافها در سمت راست آسانتر است و چرخش قابهای شیرجهای طبیعیتر است. تنها زمانی که بدتر است این است که باید از قاب قطبنمای کوهنوردی Seiko استفاده کنید، اما معمولاً باید ساعت قطبنما را بردارید تا آن را دقیقاً تنظیم کنید.
من راست دستم وقتی پسر جوانی بودم و بالاخره اولین ساعت مچی ام را گرفتم، اولین تمایلم این بود که آن را روی مچ دست راستم بگذارم. مامان و بابام گفتند نه، نه، نه، آن را روی مچ دست چپت بگذار، زیرا باید با دست راست آن را پیچ کنی و دوک پیچ در سمت راست قاب ساعت است. ا
گر آن را روی مچ دست راست خود قرار دهید، نمی توانید با دست چپ خود به اطراف ساعت برسید تا آن را بچرخانید. کاملاً منطقی بود زیرا در آن زمان نه ساعتی با باتری کار می کرد و نه ساعت شارژ خودکار وجود داشت. همه آنها باید با دوک کوچک زخمی می شدند. من 68 ساله هستم، بنابراین ممکن است برخی از این حقایق را برای شما روشن کند.
دیدگاه شما با موفقیت ثبت شد.